يادداشت سردبير٬ شماره ٢٠۵
سياوش دانشور
تاکتيک مترسک
دوئل خامنه اى – احمدى نژاد

همانطور که پيش بينى ميشد٬ سران ريز و درشت نظام و سخنگويان خامنه اى از "رفع يک خطر بزرگ از بيخ گوش نظام" و "توطئه براندازى" سخن ميگويند. ظاهرا اين هيولاى جديد در دولت و ساختار حکومت نفوذ کرده است. اگر اين ادعاها را قبول کنيم٬ بعبارتى دولت جمهورى اسلامى راسا دست اندر کار سرنگونى و براندازى نظام اسلامى شده است!

در اينکه باندهاى حکومتى مداوما مشغول توطئه و تلاش براى از ميدان بدر کردن همديگرند ترديدى نيست٬ اين حکومت اوباش است و قانون بقايش نيز همين است. اما بايد هر زمان که جراحى لازم ميشود٬ بگويند مسئله "خطر براندازى و جاسوسى و فساد اخلاقى و اقتصادى و رابطه با اسرائيل و آمريکا" بود تا عمل توجيه شود. اين عملکرد و چهارچوبى بوده که همه جناح ها از خمينى تا بقيه عليه همديگر پيش برده اند و ابدا نکته تازه اى را بويژه براى حکومتيها در بر ندارد. آنچه که تازگى دارد و ويژگى ايندور از جدال درون حکومتى است٬ اين واقعيت بود که اعلام بى اعتبارى احمدى نژاد توسط حکومت به بى اعتبارى بيشتر خامنه اى و کل نظام منجر ميشد. هر ضربه به احمدى نژاد ضربه اى به موقعيت خامنه اى و متحدينش و ضربه اى به کل جمهورى اسلامى آنهم در متن يک فضاى ملتهب منطقه اى و بين المللى و يک مردم ناراضى و در کمين سرنگونى بود. لذا به بند بازى رو آورده اند. يعنى سياستى که در آن هم بايد اعتبار "آقا" بازسازى و اعاده شود و هم مى بايست با خط و سياست احمدى نژاد و باندش تسويه حساب شود و هم تصوير بيرونى اين جراحى و بند بازى به تحريک مردم و بميدان آمدن شان عليه کل نظام منجر نشود.

تاکتيک مترسک
به دليل اين محاسبات و تنگناهاى رژيم اسلامى٬ نفس چگونگى برخورد با احمدى نژاد در اردوى راست به يک کشمکش و قطب بندى تبديل شده است. عده اى خواهان کنار گذاشتن فورى احمدى نژاد و دولتش هستند٬ عده اى نگران پيامدهاى اين اقدام براى خامنه اى و کل نظام هستند. لذا تصميم گرفته اند به سياست و تاکتيک مترسک رو بياورند. اهم اين سياست اينست: ابواب جمعى دولت و عناصر کليدى اش در سطوح مختلف تحت عنوان "باند انحرافى که هدف براندازى داشته" تصفيه و دستگير و جراحى شوند. امور دولت جمهورى اسلامى را عناصر منصوب خامنه اى و مجلس طرفدارش پيش ببرند. در نمايش انتخابات پيش روى مجلس منابع قدرت باند احمدى نژاد براى گرفتن کرسيها کور شود. حساب احمدى نژاد از "باند انحرافى" جدا شود٬ احمدى نژاد رئيس جمهور تحت کنترل بماند. نگهداشتن احمدى نژاد سر پستش و سياست جدا کردن او از باندى که با آنها دولت اسلامى را اداره ميکند٬ از سر لطف به احمدى نژاد نيست بلکه قرار است خامنه اى را از تير رس دور کند. قرار است قدرت نظام و "سعه صدر آقا" را برخ بکشد و مردم را به هوس تحرک نياندازد. احمدى نژاد مترسکى است که قرار است شکافها و ضعفها و تناقضات حکومت و بى اعتباريش را بپوشاند.

عليرغم محاسبات خرد درون حکومتى اين سياست دوام نخواهد داشت. چه احمدى نژاد را زودتر بنوعى کنار بگذارند و چه بصورت مترسکى در ويترين سياستهايشان نگهش دارند اما دولت را عملا کسانى ديگر اداره کنند٬ ناچارند با واقعيات و تناقضات بنيادى ترى روبرو شوند که توافقات پيشين را بى اثر ميکند. تصميم براى جراحى باند احمدى نژاد قطعى است و تا همينجا کار اين دولت تمام است. احمدى نژاد براى رئيس جمهورى ماندن بايد به نقش مترسک تن دهد. اما اگر احمدى نژاد رل مترسک را قبول نکند راهى جز استعفا و يا بنى صدريزه شدن ندارد. احمدى نژاد در صورت توان تنها ميتواند با روش طرف مقابل سرش را روى آب نگهدارد. در غير اينصورت براى هميشه تمام شده است. *

١ ژوئن ٢٠١١